فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
فونت زيبا ساز

مهندسی تکنولوژی اطلاعات
درس های تخصصی،تمرینات،پروژه ها
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تکنولوزی اصلاعات و آدرس hivasecret.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





یك هفته پس از خلقت آدم :
چون حوا بدون پدر و مادر بود آدم اصلا مشكلی نداشت و چای داغ را روی خودش نریخت.


پانصد سال پس از خلقت آدم:
با یه دونه دامن از اون چینی خال پلنگی ها میری توی غار طرف.بلند داد می زنی:هاكومبازانومبا(یعنی من موقع زنمه)بعد میری توی غار پدر و مادر دختره. با دامن چین چینی جلوت نشسته اند و می گن:از خودت غار داری؟دایناسور آخرین مدل داری؟بلدی كروكدیل شكار كنی؟خدمت جنگ علیه قبیله ادم خوارها رو انجام دادی؟بعد عروس خانم كه اون هم از این دامنای چین چینی پوشیده با ظرفی كه از جمجمه سر بچه دایناسور ساخته شده برات چای میاره و تو می ریزی روی خودت.

بقیه در ادامه مطلب ......


ادامه مطلب
[ شنبه 12 آذر 1390برچسب:, ] [ 1:49 ] [ مهندس هیوا سلطانی ]

 



عروس عادی : با اجازه بزرگترها بله (این اصولا مثل بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میكنه.)
 
 

به ادامه مطلب بروید


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, ] [ 19:2 ] [ مهندس هیوا سلطانی ]

قزوين
- سلام
- به به سلاااام پسر گلم؛ بفرما تو
- خيلي ممنون - شما چند تا بچه دارین
- حالا چرا دم در، بفرما تو کسي خونه نيست
- نه مزاحم نميشم، فقط بگين چند تا بچه دارين
- چرا نميائ تو خودت بشماري، تعارف مکوني ها
- نه متشکرم در حين انجام وظيفه هستم
- 6 تا
- چندتا پسر چند تا دختر
- حالا ميومدي تو يه چایی ميخورديم
- خيلي ممنون
- همش پسره
- متشکرم - فعلا خداحافظ
- بند کفشت بازه مهندس
- باشه سر کوچه ميبندم

خیلی جالبه همشو بخون   بعد نظر هم بده بعد برو

   واسه دیدن بقیه متن به ادامه مطلب بروید

 

 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:, ] [ 22:26 ] [ مهندس هیوا سلطانی ]

http://dl.clip2ni.com/2011/ax/82d8bd7e5e3342139278c1291a94908f.jpg

تفاوت زن  قدیم و زن جدید به صورت طنز که خیلی جالبه

حتما نگاه کنید خیلی جالبه،جونه خودت نگاه کردی یه نظر بده

بقیش که خیلی جالبه در ادامه مطلب


ادامه مطلب
[ سه شنبه 17 آبان 1390برچسب:, ] [ 20:42 ] [ مهندس هیوا سلطانی ]

یه روزی یه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو می خونده که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه تو سرش!
مرده می گه: برا چی این کار رو کردی؟
زنش جواب می ده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تکه کاغذ پیدا کردم که توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود…
مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جنی بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه.
سه روز بعد، مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می کوبه تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه.
مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟
زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود!

[ شنبه 14 آبان 1390برچسب:, ] [ 1:36 ] [ مهندس هیوا سلطانی ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

توفیق انسان بودن را با پیروزی در هیچ کاری برابر مکن. دیگران را چنان که هستند بپذیر. و به دگرگون ساختن حوادث متغیری که دوست نمی داری، خویشتن را سرگرم کن. در همگان به چشم انسان نظر کن و هیچ کس را به اعتبار، بالاتر از خویش منشان. به شتاب در پی خوشبختی متاز، زندگانی کن چنان که باید. تا که خوشبختی پاداش تو باشد. با تشکر، هیوا سلطانی
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 54
بازدید دیروز : 56
بازدید هفته : 129
بازدید ماه : 386
بازدید کل : 8250
تعداد مطالب : 88
تعداد نظرات : 41
تعداد آنلاین : 1

.

p align="center"> .